نظر آيـــات قــــــرآن در باره شيــــــطان
موضوع ابلیس نزد ما امری ساده و پیش پا افتاده استبه گونهای که روزی چندبار او را لعنت کرده و از شر آن به خدا پناه میبریم. و بعضی افکار پریشان خود را به این دلیل که از ناحیه اوست تقبیح میکنیم. اما باید دانست که این موضوع بسیار قابل تامل و شایان دقت است.
شایسته است منظر قرآن کریم را درباره حقیقت آنکه موجودی عجیب و در عین حال از حواس ما غایب است ولی تصرفات عجیبی در عالم انسانیت دارد، جویا شویم.
چرا نباید در صدد شناختشیطان برآییم؟ چرا در شناخت این دشمن خانگی و درونی خود بیاعتناییم؟ دشمنی که از روز پیدایش بشر تا آنگاه که دست او از دامان هستی کوتاه شود به دنبال اوست! دشمنی که در عین حال که از آشکار همه باخبر است، از نهان آنان نیز اطلاع دارد و حتی از نهفتهترین افکاری که در زوایای ذهن و فکر آدمی جا دارد باخبر است. علاوه بر اینکه با خبر است، در پی دسیسه و گمراه ساختن صاحب آن نیز هست.
ما فرزندان آدم، شدیدا در معرض خطر انحراف از سوی «ابلیس» آن مکار پلید قرار گرفتهایم; همان دشمن غدار حیلهگری که ابتدا بر حسب نقل قرآن کریم به والدین نخستین ما، آدم و حواعلیهما السلام وعده نصح و خیرخواهی داد و سوگند وفاداری یاد کرد: ((و قاسمهما انی لکما لمن الناصحین)).
و برای آن دو قسم خورد که من از خیرخواهان و نصیحتکنندگان شمایم، اما با این همه، آن خیانت درباره آنها روا داشت که سبب خروجشان از بهشت و هبوطشان به زمین و مبتلا شدنشان به زندگی پرمحنت ارضی گردید. حال، همان شیاد پر مکر و فریب با فرزندان بنیآدم نیز همان میکند.
چون ما را با کمال صراحت و شدت، تهدید به خیانت و راهزنی نموده که «لاقعدن لهم صراطک المستقیم»، و به یقین در سر راه مستقیم تو، برای گمراهسازی آنان مینشینم. و اکیدا سوگند بر «اغواء» بنیآدم یاد کرده است که «فبعزتک لاغوینهم اجمعین» به عزتتسوگند، همه آنها را اغواء خواهم کرد و به گمراهی خواهم کشانید. آری آنجا که وعده «امانت» داده بود، آنگونه خیانت کرد، پس اینجا که صریحا وعده «خیانت» داده است چه خواهد کرد؟
لذا بر هر صاحب عقل و شعوری لازم و واجب است که بنابر فرمایش خداوند که میفرماید: «ان الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا» به درستی که شیطان دشمن شماست پس شما نیز او را به عنوان دشمن در نظر آورید. به شناخت این دشمن و دامهای آن اقدام کرده و با دست توسل به دامان پاک اهلبیت پیامبرصلی الله علیه وآله زمینه وصول خود را به زمره مخلصین هموار و فراهم سازد. و از آنجا که شناخت و معرفت، زمینهای لازم برای رسیدن به این مقصود است. برخی نکات و مطالب مفید را از دیدگاه قرآن، در این نوشتار میآوریم:
انواع شیاطین
بر اساس آیات قرآن، شیاطین به دو دسته انسی و جنی تقسیم میشوند: آنجا که میفرماید: «و کذلک جعلنا لکل نبی عدوا شیاطین الانس و الجن» و این چنین برای هر پیامبری، دشمنی از جنس شیطانهای انسی و جنی قرار دادیم، که از تقدم انس بر جن معلوم استخطر و شرارت شیاطین انسی از شیاطین جن بیشتر بوده و خداوند از این طریق قصد توجه دادن آدمی به این موضوع دارد و همچنین آیات قرآن، ذریه و قبیله و لشکریانی را برای شیطان معرفی میفرماید که هر کدام از اینها، کمک و مددکار او در اغواء و گمراه کردن بنیآدمند.
قرآن میفرماید: «افتتخذونه و ذریته اولیاء» ، آیا او و ذریهاش را اولیاء خود میگیرید. و با این بیان، قصد سرزنش و توبیخ دارد و در جای دیگر میفرماید: «انه یراکم هو و قبیله من حیث لا ترونهم» . شیطان و قبیلهاش شما را از جایی که شما آنها را نمیبینید، زیرنظر دارند و در آیهای دیگر میفرماید: «... و اجلب علیهم بخیلک و رجلک» با تمام لشکریان سواره و پیادهات بر آنها احاطه کن.
مرحوم علامه طباطبایی در این رابطه میفرمایند: از آیات کریمه قرآن معلوم میشود که لشکریان شیطان در کندی و تندی در عمل همه مثل هم و برابر هم نیستند، بعضی تند و بعضی کند هستند. به شهادت این آیه که بعضی لشکریان او را سواره و بعضی را پیاده معرفی کرده است.
فلسفه آفرینش شیطان
در رابطه با فلسفه آفرینش شیطان باید گفت: شیطان، وسیله و عاملی است در آزمایش و امتحان انسان توسط خداوند که با خواستهها و دعوتهای او به سمتشر و پلیدی هویت و واقعیت هر فردی آشکار میشود. حال در اینجا یک سؤال مطرح است: آیا مگر نفس اماره آدمی در این آزمایش کفایت نمیکند؟
در پاسخ باید گفت: بله نفس اماره وسیله خوبی است در آزمایش آدمی ولی نقش شیطان در اینجا، شبیه کاتالیزور است. در آزمایشات طبیعی و آزمایشگاهی یعنی شیطان سرعتدهنده خوبی است در هویدا شدن واقعیت آدمی و در اصل نتیجه آزمایش و امتحان آدمی توسط خداوند، سریعتر و زودتر و مشخصتر بیان میشود.
از سوی دیگر، در رابطه با فلسفه آفرینش شیطان باید گفت: شیطان به مثابه سگ درگاه الهی است که فقط وظیفه دارد آشنایان کوی حق را راه داده و از ورود نااهلان و غریبهها جلوگیری کند. به تعبیری از ورود آنهایی که لیاقت زیارت و همنشینی خداوند متعال را ندارند جلوگیری کند.
هشدارهای قرآن به انسان در مورد شیطان
قرآن در آیات متعددی از شیطان به عنوان دشمن آشکار انسان معرفی نموده و میفرماید: ان الشیطان للانسان عدو مبین؛ «شیطان دشمن آشکار انسان است.» و در هشداری دیگر میفرماید، بنی آدم شیطان شما را فریب ندهد آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد.
قرآن در هشدار دیگری میفرماید: «هر کس شیطان را به جای خداوند به عنوان ولی و سرپرست خود انتخاب کند زیان آشکاری کرده است.»
و درباره پیروان شیطان میفرماید: «هر آینه جهنم را از تو و بندگانی که از تو پیروی کنند پر خواهم کرد.» در اینجا یک سؤال مطرح میشود و آن اینکه با توجه به این همه هشدارهای قرآنی و انبیاء و ائمه معصومین علیهم السلام و پیامدهایی که پیروی از شیطان دارد چرا انسانها به این هشدارها بی توجه هستند؟
در پاسخ باید بگوییم که چند عامل موجب این بیتوجهی شده است:
1- شیطان آنچنان مخفی و پنهان در انسان نفوذ میکند که انسان فکر میکند این خود اوست که چنین تصمیمی را گرفته است و دشمنی را احساس نمیکند.
2- راه شیطان راه آسان و همواری است. حضرت علی علیه السلام میفرماید: «بدانید که شیطان راه خود را آسان و هموار میسازد تا به راحتی و آسانی به دنبال او بروید و از او پیروی کنید.»
3- فوری نبودن نتایج پیروی از آن دشمن خطرناک. یعنی اغلب نتایج بنیان کن پیروی از نفس اماره و شیطان، چنان فوری نیست که انسان با چشیدن طعم تلخ آن در برابرش مقاومت ورزد.
4- لذت گرایی افراطی که قوای مقاومت را از انسان میگیرد.
5- تنوع و انعطاف پذیری شگفت انگیزی که در شیطان نیز یکی از عوامل تاثیرپذیر انسان از برنامههای شیطان است.
نظرات شما عزیزان:
تاریخ: چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:نظر آيـــات قــــــرآن در باره شيــــــطان,
ارسال توسط سید رضی حسینیان
آخرین مطالب