ارسال توسط سید رضی حسینیان
ارسال توسط سید رضی حسینیان
باز این چه شورش است که در خلق عالم است | باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟ | |
باز این چه رستخیز عظیم است؟ کز زمین | بی نفخ صور، خاسته تا عرش اعظم است | |
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو | کار جهان و خلق جهان جمله در هم است | |
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب | کآشوب در تمامی ذرات عالم است | |
گر خوانمش قیامت دنیا، بعید نیست | این رستخیز عام، که نامش محرم است |
ای قوم، در این عزا بگریید | برکشتهٔ کربلا بگریید | |
در ماتم او خمش مباشید | یا نوحه کنید، یا بگریید | |
اشک از پی چیست؟ تا بریزید | چشم از پی چیست؟ تا بگریید |
ارسال توسط سید رضی حسینیان
ارسال توسط سید رضی حسینیان
ارسال توسط سید رضی حسینیان
متن ترکی شعر استاد شهریار:
محرم دیر خانم زینب عزاسی بیزی سسلیر حسینین کربلاسی
یولی باغلی قالیب دوشمن الینده داها زوّاری نین یوخ سَس صداسی
بو گون کرب و بلا ویران اولوبدی حسین اوز قانی نه غلطان اولوبدی
چاغیر شاه نجف گئلسین هرایه جهادیله آچاخ یول کربلایه
ارسال توسط سید رضی حسینیان
آخرین مطالب