شعر های در وصف امام علی(ع)
ز ليلايي شنيدم يا علي گفت به مجنون چون رسيدم يا علي گفت
مگر اين وادي دارالجنون است *** كه هر ديوانه ديدم يا علي گفت
نسيمي غنچه اي را باز مي كرد *** به گوش غنچه كم كم يا علي گفت
چمن با ريزش باران رحمت *** دعايي كرد و او هم يا علي گفت
يقين پروردگار آفرينش *** به موجودات عالم يا علي گفت
دلا بايست هر دم يا علي گفت*** نه هر دم بل دمادم يا علي گفت
به هر روز و به هر شب يا علي گفت*** به هر پيچ و به هر خم يا علي گفت
خمير خاك آدم را سرشتند*** چو بر مي خواست آدم يا علي گفت
علي در كعبه بر دوش پيمبر*** قدم بنهاد وآن دم يا علي گفت
عصا در دست موسي اژدها گشت *** كليم آنجا مسلّم يا علي گفت
ز بطن حوت ، يونس گشت آزاد*** ز بس در ظلمت يم يا علي گفت
به فرقش كي اثر ميكرد شمشير*** شنيدم ابن ملجم يا علي گفت
مگر خيبر ز جايش كنده ميشد*** يقين آن دم علي هم يا علي گفت
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط سید رضی حسینیان
آخرین مطالب